شهدای نیاک

شهدای نیاک

مرجع خبری و طراح نرم افزارهای مذهبی وزندگینامه شهدا وبیانات رهبری و دفاع مقدس
شهدای نیاک

شهدای نیاک

مرجع خبری و طراح نرم افزارهای مذهبی وزندگینامه شهدا وبیانات رهبری و دفاع مقدس

شرح دعای قنوت نماز عید فطر در بیانات حضرت آیت‌الله خامنه‌ای

شرح دعای قنوت نماز عید فطر در بیانات حضرت آیت‌الله خامنه‌ای


پایگاه اطلاع‌رسانی KHAMENEI.IR در در آستانه فرارسیدن روز عید فطر، گزیده‌ای از بیانات حضرت آیت‌الله خامنه‌ای را که در آن به تبیین و شرح فرازهای دعای قنوت نماز عید فطر پرداخته‌اند، منتشر می‌نماید:


 
 عید فطر، روز عبادت و تقرّب به خدا
 خداى متعال، مراسم با عظمت ماه رمضان را این‌گونه مقرّر فرموده است که به آسانى و سادگى پایان نپذیرد. در پایان این ماه - که ماه عبادت است - روزى را قرار داده است که روز عید باشد، روز اجتماع باشد، روز بزرگى باشد؛ برادران مسلمان به هم تهنیت بگویند؛ موفقیّتهاى ماه رمضان را قدر بدانند؛ میان خود و خدا محاسبه کنند؛ آنچه را که در این ماه شریف ذخیره آنها شده است، براى خودشان حفظ کنند. آن روز، روز عید فطر است. لذا روز عید فطر هم اگرچه عید است؛ اما روز عبادت و توسّل و تذکّر و تقرّب به خداست که با نماز شروع مى‌شود و با دعا و توسّل و ذکر پایان مى‌پذیرد. این روز را قدر بدانید؛ ذخیره تقوا را مغتنم بشمارید و عید فطر را بزرگ بدانید.
 امروز در قنوت نماز، نُه مرتبه به خدا عرض کردید: «اللّهم انى اسألک خیر ما سألک منه عبادک الصّالحون؛ یعنى بهترین چیزى را که بندگان صالح خدا از او طلب مى‌کنند، به ما عطا کن. «و اعوذ بک مما استعاذ منه عبادک المخلصون»؛(۱) و از آنچه که بندگان مخلص خدا، به خدا پناه مى‌برند، ما نیز به خدا پناه مى‌بریم. آنچه که شما خواسته‌اید، رضاى خداست، تقرّب به خداست، توفیق عمل براى خدا و توفیق عبودیّت الهى است. آنچه که شما از آن به خدا پناه برده‌اید، بندگى نفس است، بندگى هوى است، بندگى غیر خداست، شرک به پروردگار است. 


بقیه بیانات درادامه مطلب


  

ادامه مطلب ...

بیانات رهبری در دیدار اساتید دانشگاه‌ها

بیانات رهبری در دیدار اساتید دانشگاه‌ها


بیست و هشتم ماه رمضان ۱۴۳۴

بسماللهالرّحمنالرّحیم
خداى متعال را شکر میکنیم که توفیق پیدا کردیم یک بار دیگر این جلسهى مطلوب و شیرینِ همهساله را - ولو در آخرین روزهاى ماه رمضان - در اینجا شاهد باشیم. جلسه، جلسهى علم است؛ جلسهى دانشگاه است و اهمیت علم و دانشگاه براى نظام جمهورى اسلامى و ملت ایران و بخصوص براى برههى کنونى تاریخ ما، بر همه روشن است.
 البته این جلسه براى این نیست که من عرایض خودم را و نکاتى را که در باب دانشگاه یا دربارهى علم و جامعهى علمى دارم، بیان کنم - حالا مطالبى عرض میکنیم، لیکن جلسه براى این نیست - عمدهى نظر بنده در تشکیل این جلسه، دو چیز است: یکى احترام به مقام اساتید دانشگاه. این جلسه در واقع یک جلسهى نمادین است؛ براى این است که اهتمام نظام جمهورى اسلامى به مقام علم و عالم و استاد و دانشگاه، با این وجه نمادین شناخته شود و بیان شود؛  که خب، این بحمدالله حاصل میشود. جهت دوم، شنیدن برخى از مطالبى است که در ذهن دوستان و اساتید محترم هست - چه در زمینهى مسائل کشور، چه در زمینهى مسائل دانشگاه و مسائل علم - که این هم بحمدالله حاصل میشود.

  البته ما زیاد گزارش میگیریم، من زیاد گزارش میخوانم، ملاقات هم کم ندارم - ملاقات خاص با افرادى که با دانشگاه مرتبطند -  لیکن مطمئنم که آنچه ما دربارهى مسائل دانشگاه کشور میدانیم، همهى مسائل دانشگاههاى کشور نیست؛ و چه بهتر که بخشى از آنچه را که نمیدانیم، در یک چنین جلسهاى، در یک چنین مجموعهاى، از زبان نخبگان دانشگاهى بیان شود؛ که خب بحمدالله این مقصود هم حاصل میشود، و حاصل شد، و هر سال همین جور است. البته وقت به قدرى نیست که از عدد بیشترى از دوستان استاد بتوان استفاده کرد، لیکن همین مقدارى هم که استفاده کردیم، مغتنم است.

 امروز هم مطالبى که آقایان و خانمها بیان کردند، مطالب خوبى بود؛ بر معلومات ما افزود؛ هم در مورد مسائل دانشگاه، و هم از جمله در مورد آشنائى بیشتر با دیدگاههاى متنوعى که در دانشگاه نسبت به مسائل گوناگون وجود دارد. خب، ملاحظه کردید که در همین جلسه یکى از دوستان معتقدند به این که جریان ترجمه در داخل کشور باید رصد شود - یعنى در واقع به معناى نوعى اشراف و نظارت بر جریان ترجمه در کشور - آقاى محترم دیگرى بیان میکنند که در مورد ترجمه، دست مترجم و دستگاه ترجمه و نشر ترجمه را باید آزاد گذاشت؛ یعنى در واقع نقطهى مقابل آن حرف اول. هر دو حرف با یک توجیه و تفسیر، درست است؛ یعنى میتوان یک ممشا و سلوکى را انتخاب کرد که هم آن نظر اول برآورده شود، هم آن نظر دوم؛ اما من مطمئن نیستم که آن دو برادر محترمى که این دو نظر را بیان کردند، نظرشان به راه میانه باشد. هر کدام نظر مستقلى دارند، بیان میکنند؛ این براى ما آموزنده است؛ یعنى وجود نگاههاى مختلف، براى من شخصاً حاوى یک موضوع قابل توجه است. حالا این یک مثالى بود که عرض کردیم؛ مثالهاى فراوان دیگرى هم وجود دارد.
بقیه بیانات درادامه مطلب

 
ادامه مطلب ...

انتصاب محمود احمدی‌نژاد به عضویت در مجمع تشخیص مصلحت نظام

انتصاب محمود احمدی‌نژاد به عضویت در مجمع تشخیص مصلحت نظام


محمود احمدی نژاد

خبرگزاری تسنیم: حضرت آیت‌الله خامنه‌ای رهبر معظم انقلاب اسلامی با صدور حکمی محمود احمدی‌نژاد را به عضویت در مجمع تشخیص مصلحت نظام منصوب کردند.

به گزارش خبرگزاری تسنیم به نقل از پایگاه اطلاع‌رسانی دفتر مقام معظم رهبری، متن حکم رهبر معظم انقلاب به این شرح است:


بسم اللّه الرّحمن الرّحیم


جناب آقای دکتر محمود احمدی‌نژاد دامت تأییداته
با توجه به تلاش باارزش هشت ساله جنابعالی در مسئولیت خطیر ریاست جمهوری اسلامی ایران و تجارب فراوانی که در این مورد اندوخته‌اید، شما را به عضویت مجمع تشخیص مصلحت نظام منصوب می‌نمایم.
توفیقات جنابعالی را از خداوند متعال خواستارم.
سیّدعلی خامنه‌ای
13 مرداد ماه 1392


مراسم تنفیذ حکم یازدهمین دوره‌ى ریاست جمهورى اسلامى ایران‌

مراسم تنفیذ حکم یازدهمین دوره‌ى ریاست جمهورى اسلامى ایران‌


حضرت آیت‌الله خامنه‌ای رهبر انقلاب اسلامی رأی ملت ایران را در انتخاب حجت‌الاسلام آقای دکتر حسن روحانی در یازدهمین دوره‌ی انتخابات ریاست جمهوری تنفیذ کردند.








سوگواری شهادت حضرت علی(ع) در بیت رهبری

سوگواری شهادت حضرت علی(ع) در بیت رهبری



همزمان با ایام شهادت مظلومانه مولی الموحدین حضرت علی ابن ابیطالب علیه السلام مراسم سوگواری و عزاداری آن حضرت با حضور قشرهای مختلف مردم و رهبر معظم انقلاب اسلامی در حسینیه امام خمینی(ره) برگزار شد.
 در این مراسم، بعد از نماز ظهر شرکت کنندگان در عزای شهادت جانکاه و مظلومانه مولای متقیان حضرت علی علیه السلام به سوگواری پرداختند.

روضه جانسوز امیر المومنین(ع) از زبان رهبر انقلاب

روضه جانسوز امیر المومنین(ع) از زبان رهبر انقلاب



در فاصله ى این دو روز یا دو شب - از سحر نوزدهم که امیرالمؤمنین به دست آن ملعون ضربت خوردند تا شب بیست و یکم - چند تا حادثه ى درس آموز اتفاق افتاد:
یکى در همان لحظه ى اول بود. وقتى ضربت را این دشمنِ خدا بر امیرالمؤمنین وارد کرد، در روایت دارد که حضرت هیچ آه و ناله اى نکردند؛ اظهار دردى نکردند. تنها چیزى که حضرت فرمودند، این بود: «بسم اللَّه و باللَّه و فى سبیل اللَّه، فزت و ربّ الکعبة»؛(12) به خداى کعبه سوگند که من رستگار شدم. بعد هم امام حسن مجتبى (علیه السّلام) آمد سر آن بزرگوار را در دامان گرفت. روایت دارد که خون از سر مبارکش می‌ریخت و محاسن مبارکش خونین شده بود. امام حسن همانطور نگاه می‌کرد به صورت پدر، گریه چشمان امام حسن را پر اشک کرد؛ اشک از چشم امام حسن یک قطره اى افتاد روى صورت امیرالمؤمنین. حضرت چشم را باز کردند، گفتند: حسنم! گریه می‌کنى؟ گریه نکن؛ من در این لحظه در حضور جماعتى هستم که اینها به من سلام می‌کنند؛ کسانى در اینجا هستند - در همان لحظه ى اول؛ اینى که نقل شده است از حضرت - فرمود: پیغمبر اینجاست، فاطمه ى زهرا اینجاست. بعد حضرت را برداشتند - بعد از اینکه امام حسن (علیه السّلام) نماز را در مسجد خواندند، حضرت هم نشسته نماز خواندند.
 
راوى می‌گوید که حضرت گاهى متمایل می‌شد به یک طرفى که بیفتد، گاهى خودش را نگه می‌داشت - و بالاخره به طرف منزل حرکت دادند و بردند. اصحاب شنیدند آن صدائى را که: «تهدّمت واللَّه ارکان الهدى ... قتل علىّ المرتضى».(13) این صدا را همه ى اهل کوفه شنیدند، ریختند طرف مسجد؛ غوغائى به پا شد. راوى می‌گوید: مثل روز وفات پیغمبر در کوفه، ضجه و گریه بلند شد؛ آن شهر بزرگ کوفه یکپارچه مصیبت و حزن و اندوه بود. حضرت را مى آوردند؛ امام حسین (علیه السّلام) آمد نزدیک. در این روایت دارد که اینقدر حضرت در همین مدت کوتاه گریه کرده بودند که پلکهاى حضرت مجروح شده بود. امیرالمؤمنین چشمش افتاد به امام حسین، گفت: حسین من گریه نکن، صبر داشته باشید، صبر کنید؛ اینها چیزى نیست، این حوادث می‌گذرد. امام حسین را هم تسلا داد.
 
 
حضرت را آوردند داخل منزل، بردند در مصلاى حضرت؛ آنجائى که حضرت در خانه در آنجا نماز می‌خواندند. فرمود: من را آنجا ببرید. آنجا براى حضرت بسترى گستردند. حضرت را آنجا گذاشتند. اینجا دختران امیرالمؤمنین آمدند؛ زینب و ام کلثوم آمدند، نشستند پهلوى حضرت، بنا کردند اشک ریختن. امیرالمؤمنین آنجائى که امام حسن گریه کرد، امام حسن را نصیحت کردند و تسلا دادند؛ آنجائى که امام حسین گریه می‌کرد، حضرت تسلا دادند، گفتند صبر کن؛ اما اینجا اشک دخترها را تحمل نکردند؛ می‌گوید: حضرت هم شروع کرد به هاى هاى گریه کردن. یا امیرالمؤمنین! گریه ى زینبت را اینجا نتوانستى تحمل کنى، اگر در روز عاشورا می‌دیدى چگونه زینبت اشک می‌ریزد و نوحه ‌سرائى می‌کند، چه می‌کردى؟
 
 
ابوحمزه ى ثمالى نقل می‌کند از حبیب بن عمرو که می‌گوید: در آن ساعات آخر، در همان شب بیست و یکم، رفتم دیدن امیرالمؤمنین، دیدم یکى از دختران آن حضرت هم در آنجاست؛ آن دختر اشک می‌ریخت، من هم گریه ام گرفت، بنا کردم گریه کردن؛ مردم هم بیرون اتاق بودند، صداى گریه ى این دختر را که شنیدند، آنها هم بنا کردند گریه کردن. امیرالمؤمنین چشم باز کرد، گفت: اگر آنچه را که من مى بینم، شما هم می‌دیدید، شما هم گریه نمی‌کردید. عرض کردم یا امیرالمؤمنین مگر شما چه مى بینید؟ گفت: من ملائکه ى خدا را مى بینم، فرشتگان آسمانها را مى بینم، همه ى انبیاء و مرسلین را مى بینم که صف کشیدند، به من سلام می‌کنند و به من خوشامد می‌‌گویند. و پیغمبر را مى بینم که پهلوى من نشسته است، اظهار می‌کنند که بیا على جان، زودتر بیا. می‌گوید: من اشک ریختم، بعد بلند شدم، هنوز از منزل خارج نشده بودم که از صداى فریاد خانواده، احساس کردم که على از دنیا رفت.
 
 
صلّى اللَّه علیک یا امیرالمؤمنین، صلّى اللَّه علیک یا امیرالمؤمنین، صلّى اللَّه علیک یا امیرالمؤمنین. نسئلک اللّهمّ و ندعوک باسمک العظیم الاعظم الأعزّ الأجلّ الأکرم یا اللَّه...


دانلودروضه اززبان رهبری انقلاب

 

خطبه‌های نماز جمعه‌ی‌ تهران (۱۳۸۸/۰۶/۲۰)


منبع:رجانیوز

بیانات رهبری در دیدار دانشجویان‌

بیانات رهبری در دیدار دانشجویان‌



بسم‌الله‌الرّحمن‌الرّحیم‌


خداى متعال را شکرگزارم که عمر داد تا یک بار دیگر جمع باصفاى دانشجویان عزیز را در روزهاى باصفاى ماه رمضان در اینجا - در این حسینیه - ملاقات کنم. ان‌شاءالله این جلسه، چه آنچه که شماها گفتید، چه آنچه که ما عرض خواهیم کرد، براى کشور، براى دانشگاه، براى حرکت عظیم دانشجوئى، در آینده مفید باشد.
  خب، این روزها روزهاى صفا است؛ همان طور که عرض کردیم، صفاى ماه رمضان و روزه‌دارى، صفاى شبهاى قدر، صفاى متصاعد از یاد مولاى متقیان - که مظهر صفا و منبع صفا، آن بزرگوار بود - و صفاى جوانى شما است. بحمدالله جمع جوانان دانشجوى ما - که البته شماها الگوهائى هستید - و مجموعه‌ى عظیم دانشجوئى در کشور،  از جهات مختلف جمع امیدبخشى هستند. امیدواریم ان‌شاءالله آینده‌ى شما، آینده‌ى کشور، به برکت تلاش و کار شما، شیرین و سرشار از امید و نیرو باشد.
مطالبى که دوستان بیان کردند، مطالب بسیار خوبى بود. سال گذشته هم من یادم هست که از مطالب برادران و خواهران دانشجو که اینجا بیان کردند، حقیقتاً لذت بردم و  این را گفتم. البته آن حرفها با جزئیات در یاد من نمیمانَد، اما به طور کلى یادم هست که بسیار خوب بود. امسال هم همین جور؛ امسال هم بحمدالله آنچه شما جوانها در بخشهاى مختلف بیان کردید، مطالب پخته و سنجیده‌اى بود. اغلب این حرفهائى را که شما گفتید، من قبول دارم. پیشنهادهائى هم در ضمن بیاناتتان بود که امیدواریم ان‌شاءالله دستگاههاى کشور، خود ما، مسئولین دیگر، بتوانیم این پیشنهادها را بیشتر بررسى کنیم و راه تحقق خواسته‌هائى که در وراى این پیشنهادها هست، پیدا شود.


بقیه بیانات درادامه مطلب


 

ادامه مطلب ...