نماهنگ | دانشمند عارف
به مناسبت ۳۱ خرداد، سالروز شهادت دکتر مصطفی چمران، پایگاه اطلاعرسانی KHAMENEI.IR نماهنگ «دانشمندِ عارف» را براساس بیانات رهبر انقلاب دربارهی این شهید عزیز منتشر میکند.
دکتر مصطفی چمران، در حالی در روز ۳۱ خرداد ۱۳۶۰ در دهلاویهی خوزستان به شهادت رسید که در آن زمان، به همراه حضرت آیتالله خامنهای، یکی از دو نمایندهی حضرت امام خمینی (رحمهالله) در شورای عالی دفاع، فرمانده ستاد جنگهای نامنظم و نمایندهی مردم در اولین دورهی مجلس شورای اسلامی بود.
بخشی از بیانات رهبر انقلاب دربارهی شهید مصطفی چمران که در این نماهنگ از آن استفاده شده است:
چند کلمهای دربارهی شهید چمران صحبت کنیم. اولاً این شهید یک دانشمند بود؛ یک فرد برجسته و بسیار خوشاستعداد بود. خود ایشان برای من تعریف میکرد که در آن دانشگاهی که در کشور ایالات متحدهی آمریکا مشغول درسهای سطوح عالی بوده - آنطور که به ذهنم هست ایشان یکی از دو نفرِ برترینِ آن دانشگاه و آن بخش و آن رشته محسوب میشده - تعریف میکرد برخورد اساتید را با خودش و پیشرفتش در کارهای علمی را. یک دانشمند تمامعیار بود. آن وقت سطح ایمان عاشقانهی این دانشمند آنچنان بود که نام و نان و مقام و عنوان و آیندهی دنیائىِ به ظاهر عاقلانه را رها کرد و رفت در کنار جناب امام موسای صدر در لبنان و مشغول فعالیتهای جهادی شد؛ آن هم در برههای که لبنان یکی از تلخترین و خطرناکترین دورانهای حیات خودش را میگذرانید. ما اینجا در سال ۵۷ میشنیدیم خبرهای لبنان را. خیابانهای بیروت سنگربندی شده بود، تحریک صهیونیستها بود، یک عده هم از داخل لبنان کمک میکردند، یک وضعیت عجیب و گریهآوری در آنجا حاکم بود، و صحنه هم بسیار شلوغ و مخلوط بود.
همان وقت یک نواری از مرحوم چمران در مشهد دست ما رسید که این اولین رابطه و واسطهی آشنائی ما با مرحوم چمران بود. دو ساعت سخنرانی در این نوار بود که توضیح داده بود صحنهی لبنان را که لبنان چه خبر است. برای ما خیلی جالب بود؛ با بینش روشن، نگاه سیاسىِ کاملاً شفاف و فهم عرصه - که توی آن صحنهی شلوغ چه خبر است، کی با کی طرف است، کیها انگیزه دارند که این کشتار درونی در بیروت ادامه داشته باشد - اینها را در ظرف دو ساعت در یک نواری ایشان پر کرده بود و فرستاده بود، که دست ما هم رسید. رفت آنجا و تفنگ دستش گرفت. بعد معلوم شد که نگاه سیاسی و فهم سیاسی و آن چراغ مهشکنِ دوران فتنه را هم دارد. فتنه مثل یک مه غلیظ، فضا را نامشخص میکند؛ چراغ مهشکن لازم است که همان بصیرت است. آنجا جنگید؛ بعد که انقلاب پیروز شد، خودش را رساند اینجا.
از اول انقلاب هم در عرصههای حساس حضور داشت. رفت کردستان و در جنگهایی که در آنجا بود حضور فعال داشت؛ بعد آمد تهران و وزیر دفاع شد؛ بعد که جنگ شروع شد، وزارت و بقیهی مناصب دولتی و مقامات را کنار گذاشت و آمد اهواز، جنگید و ایستاد تا در ۳۱ خرداد سال ۶۰ به شهادت رسید. یعنی برای او مقام ارزش نداشت، دنیا ارزش نداشت، جلوههای زندگی ارزش نداشت.
اینجور هم نبود که یک آدم خشکی باشد که لذات زندگی را نفهمد؛ بعکس، بسیار لطیف بود، خوشذوق بود، عکاس درجهی یک بود - خودش به من میگفت من هزارها عکس گرفتهام، اما خودم توی این عکسها نیستم؛ چون همیشه من عکاس بودهام - هنرمند بود. دل باصفائی داشت؛ عرفان نظری نخوانده بود؛ شاید در هیچ مسلک توحیدی و سلوک عملی هم پیش کسی آموزش ندیده بود، اما دل، دل خداجو بود؛ دل باصفا، خداجو، اهل مناجات، اهل معنا.
انسان باانصافی بود. لابد قضیهی پاوه را شماها میدانید که در پاوه بر روی بلندیها، بعد از چند روز جنگیدن، مرحوم چمران با چند نفرِ معدودِ همراهش، محاصره شده بودند؛ ضد انقلاب اینها را از اطراف محاصره کرده بود و نزدیک بود به اینها برسند که امام اینجا از قضیه مطلع شدند، و یک پیام رادیوئی از امام پخش شد که همه بروند طرف پاوه؛ دوی بعدازظهر این پیام پخش شد؛ ساعت چهار بعدازظهر من توی این خیابانهای تهران شاهد بودم که همین طور کامیون و وانت و اینها بودند که از مردم عادی و نظامی و غیر نظامی از تهران و همین طور از همهی شهرستانهای دیگر، راه افتادند بروند طرف پاوه. بعد از قضیهی پاوه که مرحوم شهید چمران آمده بود تهران، توی جلسهای که ما بودیم به نخستوزیرِ وقت گزارش میداد که بین اینها هم از قدیم یک رابطهی عاطفیای وجود داشت. مرحوم چمران توی آن جلسه اینجوری گفت: وقتی ساعت دو پیام امام پخش شد، به مجرد پخش پیام امام و قبل از آنی که هنوز هیچ خبری از حرکت مردم به آنجا برسد، ما احساس کردیم که کأنه محاصره باز شد. میگفت: حضور امام و تصمیم امام و پیام امام آنقدر مؤثر بود که به صورت برقآسا و به مجرد اینکه پیام امام رسید، کأنه برای ما همهی آن فشارها به پایان رسید؛ ضد انقلاب روحیهی خودش را از دست داد و ما نشاط پیدا کردیم و حمله کردیم و حلقهی محاصره را شکستیم و توانستیم بیاییم بیرون. آنجا نخستوزیر وقت خشمگین شد و به مرحوم چمران توپید که ما این همه کار کردیم، این همه تلاش کردیم، تو چرا همهی این را به امام مستند میکنی!؟ یعنی هیچ ملاحظه نمیکرد؛ منصف بود. بااینکه میدانست که این حرف گلهمندی ایجاد خواهد کرد، اما گفت.
حضور برای او یک امر دائمی بود. ما از اینجا با هم رفتیم اهواز؛ اولِ رفتن ما به جبهه، به اتفاق رفتیم. توی تاریکی شب وارد اهواز شدیم. همه جا خاموش بود. دشمن در حدود یازده دوازده کیلومتری شهر اهواز مستقر بود. ایشان شصت هفتاد نفر هم همراه داشت که با خودش از تهران جمع کرده بود و آورده بود؛ اما من تنها بودم؛ همه با یک هواپیمای سی - ۱۳۰ رفته بودیم آنجا. به مجردی که رسیدیم و یک گزارش نظامی کوتاهی به ما دادند، ایشان گفت که همه آماده بشوید، لباس بپوشید تا برویم جبهه. ساعت شاید حدود نه و ده شب بود. همان جا بدون فوت وقت، برای کسانی که همراه ایشان بودند و لباس نظامی نداشتند، لباس سربازی آوردند و همان جا کوت کردند؛ همه پوشیدند و رفتند. البته من به ایشان گفتم که من هم میشود بیایم؟ چون فکر نمیکردم بتوانم توی عرصهی نبرد نظامی شرکت کنم. ایشان تشویق کرد و گفت بله، بله، شما هم میشود بیائید. که من هم همان جا لباسم را کندم و یک لباس نظامی پوشیدم و - البته کلاشینکف داشتم که برداشتم - و با اینها رفتیم.
یعنی از همان ساعت اول شروع کرد؛ هیچ نمیگذاشت وقت فوت بشود. ببینید، حضور این است. یکی از خصوصیات خصلت بسیجی و جریان بسیجی، حضور است؛ غایب نبودن در آنجایی که باید در آنجا حاضر باشیم. این یکی از اوّلیترین خصوصیات بسیجی است.
در روز فتح سوسنگرد - چون میدانید سوسنگرد اشغال شده بود؛ بار اول فتح شد، دوباره اشغال شد؛ باز دفعهی دوم حرکت شد و فتح شد - تلاش زیادی شد برای اینکه نیروهای ما - نیروهای ارتش، که آن وقت در اختیار بعضی دیگر بودند - بیایند و این حمله را سازماندهی کنند و قبول کنند که وارد این حمله بشوند. شبی که قرار بود فردای آن، این حمله از اهواز به سمت سوسنگرد انجام بگیرد، ساعت حدود یک بعد از نصف شب بود که خبر آوردند یکی از یگانهائی که قرار بوده توی این حمله سهیم باشد را خارج کردهاند. خب، این معنایش این بود که حمله یا انجام نگیرد یا بکلی ناموفق بشود. بنده یک یادداشتی نوشتم به فرماندهی لشکری که در اهواز بود و مرحوم چمران هم زیرش نوشت - که اخیراً همان فرماندهی محترم آمده بودند و عین آن نوشتهی ما را قاب کرده بودند و دادند به من؛ یادگار قریب سی ساله؛ الان آن کاغذ در اختیار ماست - و تا ساعت یک و خردهای بعد از نصف شب ما با هم بودیم و تلاش میشد که این حمله، فردا حتماً انجام بگیرد. بعد من رفتم خوابیدم و از هم جدا شدیم.
صبح زود ما پا شدیم. نیروهای نظامی - نیروهای ارتش - که حرکت کردند، ما هم با چند نفری که همراه من بودند، دنبال اینها حرکت کردیم. وقتی به منطقه رسیدیم، من پرسیدم چمران کجاست؟ گفتند: چمران صبح زود آمده و جلو است. یعنی قبل از آنی که نیروهای نظامىِ منظم و مدون - که برنامه ریخته شده بود که اینها در کجا قرار بگیرند و آرایش نظامیشان چگونه باشد - حرکت بکنند و راه بیفتند، چمران جلوتر حرکت کرده بود و با مجموعهی خودش چندین کیلومتر جلو رفته بودند. بعد هم الحمدللَّه این کار بزرگ انجام گرفت، و چمران هم مجروح شد. خدا این شهید عزیز را رحمت کند. اینجوری بود چمران. دنیا و مقام برایش مهم نبود؛ نان و نام برایش مهم نبود؛ به نام کی تمام بشود، برایش اهمیتی نداشت. باانصاف بود، بیرودربایستی بود، شجاع بود، سرسخت بود. در عین لطافت و رقت و نازکمزاجی شاعرانه و عارفانه، در مقام جنگ یک سرباز سختکوش بود.
من خودم میدیدم شلیک آر. پی. جی را که نیروهای ما بلد نبودند، به آنها تعلیم میداد؛ چون آر. پی. جی جزو سلاحهای سازمانی ما نبود؛ نه داشتیم، نه بلد بودیم. او در لبنان یاد گرفته بود و به همان لهجهی عربی آر. بی. جی هم میگفت؛ ماها میگفتیم آر. پی. جی، او میگفت آر. بی. جی. او از آنجا بلد بود؛ یک مقدار هم از یک راههائی گیر آورده بود؛ تعلیم میداد که اینجوری آر. پی. جی را بایستی شلیک کنید. یعنی در میدان عملیات و در میدان عمل یک مرد عملی به طور کامل. حالا ببینید دانشمند فیزیک پلاسماىِ در درجهی عالی، در کنار شخصیت یک گروهبانِ تعلیم دهندهی عملیات نظامی، آن هم با آن احساسات رقیق، آن هم با آن ایمان قوی و با آن سرسختی، چه ترکیبی میشود. دانشمند بسیجی این است؛ استاد بسیجی یک چنین نمونهای است. این نمونهی کاملش است که ما از نزدیک مشاهده کردیم. در وجود یک چنین آدمی، دیگر تضاد بین سنت و مدرنیته حرف مفت است؛ تضاد بین ایمان و علم خندهآور است. این تضادهای قلابی و تضادهای دروغین - که به عنوان نظریه مطرح میشود و عدهای برای اینکه امتداد عملی آن برایشان مهم است دنبال میکنند - اینها دیگر در وجود یک همچنین آدمی بیمعنا است. هم علم هست، هم ایمان؛ هم سنت هست، هم تجدد؛ هم نظر هست، هم عمل؛ هم عشق هست، هم عقل. اینکه گفتند:
با عقل آب عشق به یک جو نمیرود
بیچاره من که ساخته از آب و آتشم
نه، او آب و آتش را با هم داشت. آن عقل معنوىِ ایمانی، با عشق هیچ منافاتی ندارد؛ بلکه خود پشتیبان آن عشق مقدس و پاکیزه است.
خب، حالا توقعی که ما داریم و این توقع، توقع زیادی هم نیست، یعنی آن زمینهای که انسان مشاهده میکند - این روحیه های پرنشاط شما، این دلهای پاک و صاف، این ذهنهای روشن، این جوّال بودن فکرهای شما که انسان در عرصههای مختلف از نزدیک شاهد است - این امید را و این توقع را به انسان میبخشد، این است که فرآوردهی دانشگاه جمهوری اسلامی - نه به نحو استثنا بلکه به نحو قاعده - چمرانها باشند؛ نه اینکه چمرانها یک استثنا باشند. این امید، امید بیجائی نیست.
نماهنگ | بلای دوری از قرآن
حضرت آیت الله خامنهای: «نکبت بعضی از جوامع اسلامی بهخاطر دوری از قرآن است؛ وضع فلسطین را ببینید! یک ملّتی از خانهی خود دور افتاده، آنهایی که در این خانه ماندهاند، زیر انواع فشارها قرار دارند که یک نمونهاش را همین چند روز [گذشته] مشاهده کردید؛ شهدای فراوان، چند هزار مجروح و زخمی، به دست یک رژیمِ غاصبِ خبیثِ جعلیِ دروغین، و مسلمانها دارند همینطور نگاه میکنند، تماشا میکنند. بعضیها گِله میکنند که «چرا آمریکا موضع نگرفته»؛ مگر آمریکا باید موضع بگیرد؟ آمریکا خودش شریک جرم است؛ بسیاری از دولتهای غربی شریک جرمند؛ انتظار دارید اینها موضع بگیرند؟ موضع را باید مسلمانها بگیرند؛ موضع را باید امّت اسلامی بگیرد؛ امّت اسلامی، دولتهای اسلامی، حکومتهای اسلامی هستند که باید بِایستند و نمیایستند. چرا؟ چون از قرآن دورند؛ چون به قرآن بیاعتقادند... فلسطین به توفیق الهی و باذناللهتعالی از دست دشمنان خلاص خواهد شد؛ بیتالمقدّس پایتخت فلسطین است و آمریکا و بزرگتر از آمریکا و کوچکتر از آمریکا و اذناب آمریکا، در قبال حقیقت و سنّت الهی در مورد فلسطین هیچ غلطی نمیتوانند بکنند.» ۱۳۹۷/۰۲/۲۷
پایگاه اطلاعرسانی KHAMENEI.IR براساس این بخش از بیانات رهبر انقلاب نماهنگ «بلای دوری از قرآن» را منتشر میکند.
نماهنگ | شهادت تدریجی
حضرت آیتالله خامنهای: «جانبازان در حقیقت شهیدان زندهیی هستند که خدای متعال این فرصت را به آنها داده که سالهایی از عمر خودشان را همراه با مجاهدت و آزمایشِ دشوار بگذرانند.» ۱۳۸۴/۰۸/۰۴
پایگاه اطلاعرسانی KHAMENEI.IR در چهارمین روز از ماه شعبان و به مناسبت میلاد حضرت اباالفضل العباس علیهالسلام و روز جانباز، نماهنگ «شهادت تدریجی» را منتشر میکند.
«زحمات شما و اجر شما پیش خدای متعال، هم محفوظ است و هم انشاءالله روزبهروز رو به افزایش است؛ چون کار شما یکسره تمام نشد؛ بتدریج این ابتلاء و این امتحان بر شما حاکم است...اجر جانبازان روزبهروز رو به افزایش است. هر ساعتی که شما بیشتر عمر کنید، به همان اندازه اجر شما رو به افزایش است.» ۱۳۹۴/۰۶/۲۹
نماهنگ | مرجع رهروان حقیقت
حضرت آیتالله خامنهای:«تمام ارزشها و صفاتی که انسان -چه بهعنوان انسان مؤمن به اسلام، چه بهعنوان انسان مؤمن به هر دینی، و چه بهعنوان انسان بیاعتقاد به هر دینی؛ هرجور انسانی- به آنها احترام میگذارد و تکریم میکند، در علیّبنابیطالب جمع است؛ یعنی علیّبنابیطالب (سلاماللهعلیه) شخصیّتی است که اگر شما شیعه باشید احترامش میکنید، اگر سنّی باشید احترامش میکنید، اگر اصلاً مسلمان نباشید و او را بشناسید و بروید دنبال احوالش احترام میکنید. افرادی از اهل سنّت که دربارهی فضائل امیرالمؤمنین در طول سالهای متمادی نوشتهاند بسیارند؛ جورج جرداق مسیحی،(۵) آن کتاب پنج جلدی را نوشته؛ یک مسیحی دربارهی امیرالمؤمنین سالها قبل عاشقانه کتاب مینویسد. همین شخصیّت آمد اینجا پیش من و راجع به کتابش صحبت شد،(۶) گفت من از دوران نوجوانی با نهجالبلاغه آشنا شدم، نهجالبلاغه مرا به شخصیّت علیّبنابیطالب هدایت کرد؛ این کتاب را نوشت: الامام علی صوت العدالة الانسانیّة. کسی که اصلاً دین هم نداشته باشد -یعنی به هیچ دینی معتقد نباشد- وقتی شخصیّت امیرالمؤمنین را بشناسد، در مقابل او خضوع میکند، تعظیم میکند.» ۱۳۹۵/۰۶/۳۰
پایگاه اطلاعرسانی KHAMENEI.IR به مناسبت سیزدهم رجب، سالروز ولادت امیرالمؤمنین علیهالسلام نماهنگ «مرجع رهروان حقیقت» را منتشر میکند.
نماهنگ خلوت خوب، عاشقانه ای متفاوت به مناسبت روز زن
قطعه خلوت خوب با ترانه ای از حامد عسکری، آهنگسازی مهدی یغمایی و با صدای حسین حقیقی
منبع:سایت روشنگری
«هادی فاعور»؛ پدیده معاصر موسیقی مقاومت «فرزند سوری آهنگران»
اینروزها نوجوان سوری، بار گران آهنگ حماسی را بهدوش گرفته است. از آنروز که برای اولینبار در جمع خیابانی حامیان بشار، کودکی بود و شروعبه خواندن اشعار تند با صدای تیز بچگانهاش کرد و فیلمش بارها در یوتیوب گشت و بازدید شد، تا امروز که نوجوانی است و با صوتی قوی و در شبکههای تلویزیونی کلیپهایش پخش میشود، شش-هفت سال میگذرد. شش سال جنگ سخت برای سوریه و برای «هادی فاعور».
اطلاعات شناسنامهای در شناخت واقعی او کمکی نخواهد کرد. هادی فاعور، اهل سوریه و از طرفداران حزبالله است. برای حزبالله میخواند. در حمایت از بشار میخواند. برای ولایه الخامنئی میخواند. برای شهدای شیعه نیجریه خواندهاست. برای آزادی سمیر القنطار و شهادت عزالدین قسام خوانده است. برای تهدید بغدادی و سران داعش خوانده است. در فضیلت امیرالمومنین، علی (علیهالسلام) میخواند. نوحه محرم میخواند. در اشعاری به پیشگاه امام زمان (عج) از جور زمانه شکایت برده است. گاهی در شبکه تلویزیونی حرکهالنجباء عراق میخواند و گاهی در اتوبوس اردوی نوجوانان، گاهی میرود روی دوش فردی در مراسم تشییع شهیدی نوای حماسی سر میدهد و گاهی افتاده بر مزار شهیدی نوحهاش را مویه میکند، باری در حرم خانم زینب کبری و بار دیگر در مقام سیده رقیه(سلاماللهعلیهما) بار دیگر در منزل شهیدی از حزبالله، بار دیگر در هیئت خانگی، گاهی هم در هیئت نظامیها میخواند، گاهی در مکتبالشهدا و هیئتهای انقلابی؛ با سه پرچم و سه عکس در پشت سرش؛ پرچم سوریه و حزبالله در دو طرف پرچم ایران. و عکس بشار اسد و سیدحسن نصرالله در دو طرف عکس آیهالله خامنهای. هادی فاعور، حماسیخوان حزبالله را باید از صدایش و در همین آهنگها و کلیپها شناخت.
قوت صدایش در این سن، او را به یک خواننده خاص تبدیل کرده است. فاعور، حماسه را عاطفانه میخواند و نوحههایش رنگ حماسی دارند. شعرهایی که میخواند هم همینطور تلفیقی است از حماسه و عاطفه. صدایش هم ذاتاً ایندو در خود را دارد. موسیقی را خوب یاد گرفته است و در آهنگهای خیابانیاش هم طبققاعده میخواند. برخلاف بسیاری از نوحههای عربی که کلمات و جملات را میشکنند، فاعور غالباً کلمات را بهخوبی و گیرا ادا میکند. اما آنچه در کنار قوت صدا و حفظ ضرباهنگ، باعث دلنشینیاش شده است گرمی صدای اوست. مسئلهای که طبق هیچ قاعدهای نه میتوان یاد گرفت و نه میتوان توضیح داد.
شاید روزگاری معیار یک هنرمند برای شهرت و محبوبیت میان مردم و مطرح شدن در رسانههای مختلف را تنها عوامل ظاهری و سطحی و نگاه عوام فریبانه جریانهای قدرت تشکیل میدادند. ولی در چند سال گذشته اتفاقاتی که در رسانهها و جریانات حامی مقاومت افتاده است، چیز دیگری را نشان میدهد. از زمانی که با حمله گروههای تکفیری و تروریستی کشورهای اسلامی در معرض تهدید قرار گرفتهاند و با جنگ بزرگی که حامیان استکبار در دنیا به راه انداختهاند. به غیر از اتفاقات سیاسی و اجتماعی کشورهای منطقه، معادلات فرهنگی و ترکیب هنرمندان محبوب مردمی هم در دنیا تغییر کرده است.
این روزها خط مقاومت اسلامی شیعیان از ملیتهای مختلف در سوریه و عراق تشکیل شده است و روایت مدافعین حرم اهل بیت(ع) در جغرافیای اسلام دستخوش بسیاری از محصولات فرهنگی گروههای مقاومت شده است. بخشی از کارهای هنری مقاومت حتی قدمتی بیش از این حرفها دارد و اقدامات مردمی در زمینه بیداری اسلامی و جنگهای سلطه گرانه صهیونیسم در لبنان و فلسطین باعث شکوفایی آنها شده است. کار فرهنگی برای ترویج فرهنگ جهاد نیاز ضروری گروههای مقاومت است که جبهه وسیعی را در جهان تشکیل دادهاند. از سوریه و عراق گرفته تا یمن و لبنان و غزه؛ در این مسیر هنرمندان، شاعران و پژوهشگرانی که در موضوع خط مقاومت فعالیت میکنند مورد توجه و قضاوت مردم قرار میگیرند. سرودن اشعار حماسی، ساخت نماهنگها و ترانهها و انیمیشنهایی با مضامین مقاومت بخشی از این کار فرهنگی است.
در زمینه موسیقی حماسی، خوانندگان عرب زبانی همچون یوسف شعیتو، شیخ حسین اکرف، علی برکات و پدیدهای به نام هادی فاعور از جمله رویشهای مقاومت اسلامی در منطقه هستند که اجرای آنها طرفداران بسیاری میان مردم کشورهای مختلف پیدا کرده است.
این ابراز ارادت به رزمندگان مقاومت به عنوان کسانی که امنیت را برای کشورهای منطقه به ارمغان میآورند صرفا مورد حمایت خوانندگان شیعه و مسلمان نبوده است بلکه موارد بسیاری از خوانندگان زن و مسیحی دیده شده است که برای ابراز علاقه و احترام خود به مقاومت، قطعهای را اجرا کرده و یا سخنانی را در این زمینه مطرح کردهاند. به عنوان مثال بسیاری از خوانندههای لبنانی که شاید هیچ التزام دینی هم نداشته باشند، جزو علاقمندان سید حسن نصرالله محسوب میشوند. خیلیها در میان جنگ۳۳ روزه ۲۰۰۶ یا مستقیم یا از طریق رسانهها به سید حسن نصرالله پیام دادند که او را دوست دارند و از مقاومت پشتیبانی میکنند و حاضرند از اموالشان برای کمک به مقاومت هزینه کنند.
در سال ۲۰۰۶ خواننده زن مسیحی لبنانی، «ژولیا پطرس» در آلبوم خود به نام «اتعودنا علیک» آهنگ مشهوری به نام «احبّایی» در پاسداشت سید حسن نصرالله سرود که متن آن بر اساس پیام تلویزیونی نصرالله به مبارزان حزب الله در جنوب لبنان پس از جنگ ۳۳ روزه بود. کلیپ این آهنگ در ویرانههای شهر بنت جبیل فیلمبردای شد. درآمد حاصل از فروش این آهنگ، سه برابر پیش بینیهای انجام شده به ۳ میلیون دلار رسید که تمام آن به خانوادههای کشته شدگان لبنانی جنگ با اسرائیل و رزمندگان شهید حزب الله در جنگ ۳۳ روزه و عملیات نهر البارد تقدیم شد. در سال ۲۰۰۷ هم «علاء زلزالی»، خواننده لبنانی آهنگی با عنوان «یا نصرالله» درباره دبیرکل حزب الله لبنان سرود. ضمنا دو سال گذشته بود که ناهض حتر در روزنامه الاخبار از علاقه نُهاد ودیع حداد معروف به «فیروز» (خواننده لبنانی معروف) به سید حسن نصرالله که توسط فرزندش زیاد الرحبانی (پسر بزرگ فیروز که خود موسیقیدان و هنرمند است) در مصاحبهای از آن پرده برداشته شده است، نیز نوشته است.
اما همانطور که گفته شد، پدیده جدید و مورد اقبال مردم، «هادی فاعور» نوجوان خوش صدای شیعه سوریهای است. او متولد شهر فوعه در کشور سوریه است. فوعه و کفریا همان دو شهر شیعه نشینی هستند که سالهاست در محاصره تروریستهای تکفیری از جمله داعش هستند. دو روستای فوعه و کفریا با بیش از ۴۰ هزار نفر جمعیت بیش از چهار سال در برابر دیدگان جامعه جهانی و حمایت برخی کشورهای عربی و منطقه از عناصر مسلح در محاصره قرار داشت. مردم آن رنج و سختی این حصر را برای آزادی از شر ظالمان به جان خریدهاند. مدتیست که مداحیها و ترانههای حماسی فاعور در شبکههای اجتماعی، فضای مجازی و سایتهای مختلف دست به دست میچرخد و طرفداران زیادی از کشورهای مختلف را جذب خود کرده است. مردم عرب زبان منطقه، هادی فاعور را با عنوان «منشد المقاوم» یعنی «خواننده مقاومت» میشناسند.
شناخته شدن هادی فاعور در ایران از انتشار یک فیلم موبایلی از او در حال مداحی کردن در مراسم تشییع دو تن از شهدای مدافع حرم حزب الله لبنان آغاز شد. این نوجوان سوری در این کلیپ موبایلی بر روی دوش یکی از رزمندگان حاضر در مراسم تشییع در حال مداحی کردن برای شهدای زینبی لبنان در صحن آستان مقدس حرم حضرت زینب(س) است:
دریافت
مدت زمان: 2 دقیقه 7 ثانیه
اما شهرت فاعور در لبنان به نماهنگهایی برمیگردد که موسسات فرهنگی تحت حمایت حزب الله از او ساختهاند. آغاز شهرت فاعور در کشور لبنان بیشتر از نماهنگ «أنا ثائر» به معنای «من انقلابیام» آغاز شد. او در این نماهنگ شعری درباره خط انقلابی و مقاومت در صحن مطهر حرم حضرت زینب(س) در دمشق اجرا کرده است که با ترکیب کودکانه عزاداری کودکان و نوجوانان برای امام حسین(ع) و موسیقی جذاب، در محرم سال گذشته خیلی زود به یکی از کلیپهای پر طرفدار میان شیعیان لبنانی بدل شد.
این کار محصول شبکه «طه» بود. شبکه «طه» شبکه مخصوص کودکان در لبنان است که وابسته به حزب الله لبنان است. در این شبکه عموماً کارتون و کلیپهای جذاب با محتوای دینی و اجتماعی و خانواده پخش میشود. در این کلیپ فاعور به مناسبت ماه عزای حسینی از خط امام حسین(ع) میخواند: «من انقلابی ام، من انقلابیام و خطم خط حسین(ع) است. در برابر ظالم انقلاب خواهم کرد و مانند قاسم(ع) جهاد خواهم کرد.»:
دریافت
مدت زمان: 5 دقیقه 12 ثانیه
اما شهرت این نوجوان سوری محدود به این نماهنگ و شبکه کودکان لبنان نشد. او در کلیپهایی که توسط موسسه «بنت الهدی» با حمایت حزب الله ساخته شده است نیز به خوبی درخشید. کارهای این موسسه که عموما با موسیقی حماسی و محتوای ضد استکباری در خط مقاومت اسلامی همراه است، فاعور را به چهره محبوبی در مقاطع سنی دیگر نیز تبدیل کرد. نماهنگ «کفریا و الفوعه» ساخت موسسه بنت الهدی یکی از همین کارهاست که در آن هادی فاعور از مقاومت و ایستادگی مردم مظلوم زادگاهش یعنی فوعه و کفریا و ستیز بر علیه داعش میخواند. این نماهنگ در ابتدا به شهدا، مظلومین، مجروحین، اسرا و مقاومت تقدیم شده است: «الی کل مظلوم مضطهد و محاصر…الی کل مقاوم و جریح و اسیر… الی کل شهید مضی… نهدی هذاالعمل…». شعر آن را «دکتر علی غبشه» سروده است. فاعور در اجرای این شعر ضدتکفیری یادآور میشود که هرگز تسلیم ظلم نخواهیم شد و از تروریستها انتقام خواهیم گرفت. او میخواند:
کفریا و فوعه / این پرچم برافراشته است
گریه میکند و آوا سر میدهد / تسلیم تو نمیشویم
ای جولانی بشنو / نام ما حسین است
اگر قرار است تسلیم بشوم باید از روی جسد من عبور کنی / تسلیم تو نمیشویم
ای جبهه النصره / سرنوشت تو در سیاه چال است
فریاد بزرگ از آن زینب کبری(س) است
یا زینب(س) لبیک؛ یا زینب(س) لبیک
دریافت
مدت زمان: 3 دقیقه 58 ثانیه
اثر دیگری که با حمایت موسسه بنت الهدی ساخته شده و در آلبوم «أنا ثائر أنا ثائر» در سال ۲۰۱۶ از او در لبنان منتشر شده است، کلیپ «زینب الحوراء» است. این نماهنگ نیز درباره مدافعان حرم حضرت زینب(س) در سوریه و زائران آزاده حرم اهل بیت(س) در سوریه است.:
مداحیهای مختلف هادی فاعور در محافل شیعیان حزب الله لبنان مثل مراسمهای ویژه سازمان پیشاهنگان امام مهدی(عج) (جمعیّه کشّافه الإمام المهدی عجل الله فرجه) که شامل کودکان و نوجوانان لبنانی است، بازار شیعیان لبنان و مراسم سالگرد تاسیس حزب الله، از جمله کلیپهای مشهور او در شبکههای اجتماعی و فضای مجازی است. یکی از مداحیهای هادی فاعور که آن را در محافل مختلفی میخواند بخش عربی مداحی معروف عربی- فارسی میثم مطیعی علیه داعش است (با اذن رهبرم، از جانم بگذرم، در راه این حرم، در راه یار…) که بخش فارسی آن را محمد مهدی سیار و بخش عربی را محسن رضوانی سروده است. در فیلم زیر فاعور بخش عربی این شعر را میخواند:
لِعلی أنْتَمی، حُبُّه فی دَمی، سَیفُه مُلهِمی، هو الإمام
واعلمُوا أنَّ لی، نَبْضٌ بِداخِلی، سمّیتُهُ علی، فخرُ الکِرام
منهُ نَسْتَلهِمُ روحَ الإیمان
لا نخافُ الریاح إنّا بُرکان
یا تکفیری! صبرکْ صبرکْ
إنّا سوفَ نَحفِر قبرَک
لبیک یاعلی، یا مرتضی
دریافت
مدت زمان: 2 دقیقه 12 ثانیه
مدت کوتاهی است که پای فاعور به گروههای مقاومت حشد الشعبی عراق هم باز شده است. آلبوم نماهنگهای عربی او برای حرکت النجبای عراق با عنوان «نجبائک یا عباس» به زودی منتشر میشود. نماهنگهای او برای رزمندگان مقاومت عراقی النجباء به همت دفتر رسانهای مقاومت اسلامی نجباء تهیه و در شبکه ماهوارهای «النجباء» منتشر شده است.
النجبا یکی از گروههای بسیج مردمی(الحشد شعبی) عراق است که دو سال پیش با فتوای آیت الله سیستانی برای مقابله با داعش شکل گرفت. هادی فاعور در این نماهنگها به توصیف رزمندگان النجباء، اهداف مقاومت و مبارزه علیه گروههای تکفیری میپردازد و باز هم از حماسه و مقاومت رزمندگان اسلام میخواند.
موسیقی حماسی «لبیک یا مهدی(عج)» با اجرای این خواننده نوجوان سوری تولید شده است که نوای شعر آن همان نوای حماسی مداحی معروف میثم مطیعی در شعر «لبیک یا علی» است که یکی از نواهای مداح معروف لبنانی «یوسف شعیتو» نیز هست و به تازگی اشعار زیادی با این نوا در میان شیعیان عرب زبان رواج پیدا کرده است.
در این نماهنگ هادی فاعور از نمادهای مقاومت جنبش نجباء همچون نشان این جنبش بر لباسش، انداختن چفیه منقش به تصویر رهبر معظم انقلاب و استفاده از دستبند «لبیک یا زینب(س)» استفاده کرده است. نماهنگ «لبیک یا مهدی» توسط نمایندگی دفتر رسانهای مقاومت اسلامی نُجَباء در ایران به زبان فارسی ترجمه شده است. فاعور در این شعر میخواند:
پیروزی با خون شهدا قطعی شده است
ما در هنگام تصمیم گیری اعلام بی طرفی نخواهیم کرد
خونی که از قلب من ریخته شده در راه فوعه سرزمین آزادگان فدا شده است…
ای جنایتکاران! در گمراهی خود غوطه ور شوید
زیرا ما از ظلم شما کینه توزان ترسی نداریم
و موشکهای شما هرگز ما را نخواهند ترساند، چرا که خامنهای رهبر ماست
و نجباء نور و آتشاند، تا شما دلیرمردی کرار را به یاد آورید
فیلم این نماهنگ در ادامه قابل مشاهده است:
دریافت
مدت زمان: 6 دقیقه 54 ثانیه
نماهنگ «نشانه بگیر و شلیک کن» یکی دیگر از نماهنگهای تولیدی برای جنبش نجباء است که هادی فاعور در آن با ریتمی حماسیتر از سایر اشعارش از مقاومت میخواند. این نماهنگ نیز از سوی شبکه ماهوارهای النجباء تولید و توسط نمایندگی دفتر رسانه ای مقاومت اسلامی نُجَباء در ایران ترجمه شده است.
دریافت
مدت زمان: 4 دقیقه 55 ثانیه
«ادعوالحشدنا»، «قسما»، «مشکور شیخ اکرم» و … از جمله دیگر نماهنگهای منتشر شده با صدای هادی فاعور برای مقاومت است که توسط جنبش النجباء تولید شده است.
علت شهرت این خواننده نوجوان به غیر از استعداد و مهارت او در خواندن و الحان آواز، به ملیت سوری او هم مربوط میشود. کشوری که بیش از ۵ سال است که در مبارزه با گروههکهای تروریستی مختلفی از جمله داعش و جبهه النصره و …به سر میبرد و گروههای مقاومت آزاده دنیا از کشورهای مختلفی مثل لبنان، ایران، افغانستان، پاکستان و عراق برای دفاع از حریم اهل بیت عصمت و طهارت(ع) و مبارزه با ظلم تکفیریها رهسپار آنجا میشوند و در این راه شهدای بسیاری تقدیم اسلام کردهاند.
هادی فاعور امروز در سوریه، فرزند صادق آهنگران دیروز ما در جنگ است. صدای او مستکبرین را عصبانی میکند و تکفیریها و داعشیها را پریشان. او مهیج مجاهدان مدافع حرم هست و قوت قلب مستضعفین مظلوم و گرفتار. فاعور «تحت قیادت نصرالله و ولایت خامنهای» میخواند و نمادی برای اتحاد جمهورهای اسلامی است. خداش در همهحال از بلا نگه دارد.
منبع: باشگاه ترانه وموسیقی راه